{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
یک عمردر انتظاری تابیابی آن را که درکت کند........ و تورا همان گونه که هستی بپذیرد ......... و عاقبت درمی یابی که ........ او از همان آغاز خودت بوده ای....
جايي كه براي كرم ابريشم آخر دنياست، پروانه به دنيا مي آيد. پس در انتظار روزهاي خوب آينده باشيد. ريچاردباخ
نویسنده حرفه ای، آماتوری ست که از پا ننشسته است.
نمی توانم بدون آموختن هر آنچه در طی دوره ی زندگیم برای آموختن آن آمده ام، بروم.
مردن مانند شیرجه زدن در یک دریاچه ی ژرف در یک روز گرم است. در این شیرجه، شوکِ آن تغییر سرد و برنده وجود دارد، درد آن یک ثانیه است و سپس، پذیرش شناوری در حقیقت است.
اکنون دلیلی برای زیستن داریم، زیستن برای آموختن، برای اکتشاف و برای رهایی!
آنچه شما را به خانوادهتان پیوند میدهد، رابطهی خونیتان نیست، بلکه ارج و لذتی است که در زندگی با یکدیگر احساس میکنید.
همه ی ما در این جهان، فریبکار هستیم، همه ی ما وانمود به بودن چیزی می کنیم که نیستیم.
هر دشواری که در زندگی شماست، در نهان، هدیهای برای شما دارد.
نود درصد از مخاطبین خود را از دست می دهی، مگر آنکه یاد بگیری سخنت را کوتاه نگاه داری.
کسی نمی تواند ما را از آنچه که مایل به انجامش هستیم بازدارد.
تنها قانون درست آن است که به آزادی منتهی شود؛ قانون دیگری وجود ندارد.
ما آزادیم به هر کجا که مایلیم برویم و آنچه که هستیم باشیم.
ما می توانیم خود را از اسارت نادانی آزاد کنیم. می توانیم خود را به عنوان آفریده هایی با شعور و با فضیلت و دارای مهارت بازشناسیم. می توانیم رهایی یابیم! می توانیم پرواز را بیاموزیم.
آنچه که دیدگانت به تو می گویند باور نکن. همه ی آنچه که می توانی ببینی محدود است. با ادراک خود بنگر، آنچه را که آموخته ای بشناس.
چرا دشوارترین کار در جهان این است که به پرنده ای این باور را بدهی که آزاد است؟
یک عمردر انتظاری تابیابی آن را که درکت کند........ و تورا همان گونه که هستی بپذیرد ......... و عاقبت درمی یابی که ........ او از همان آغاز خودت بوده ای....
جايي كه براي كرم ابريشم آخر دنياست، پروانه به دنيا مي آيد. پس در انتظار روزهاي خوب آينده باشيد. ريچاردباخ
نویسنده حرفه ای، آماتوری ست که از پا ننشسته است.
نمی توانم بدون آموختن هر آنچه در طی دوره ی زندگیم برای آموختن آن آمده ام، بروم.
مردن مانند شیرجه زدن در یک دریاچه ی ژرف در یک روز گرم است. در این شیرجه، شوکِ آن تغییر سرد و برنده وجود دارد، درد آن یک ثانیه است و سپس، پذیرش شناوری در حقیقت است.
اکنون دلیلی برای زیستن داریم، زیستن برای آموختن، برای اکتشاف و برای رهایی!
آنچه شما را به خانوادهتان پیوند میدهد، رابطهی خونیتان نیست، بلکه ارج و لذتی است که در زندگی با یکدیگر احساس میکنید.
همه ی ما در این جهان، فریبکار هستیم، همه ی ما وانمود به بودن چیزی می کنیم که نیستیم.
هر دشواری که در زندگی شماست، در نهان، هدیهای برای شما دارد.
نود درصد از مخاطبین خود را از دست می دهی، مگر آنکه یاد بگیری سخنت را کوتاه نگاه داری.
کسی نمی تواند ما را از آنچه که مایل به انجامش هستیم بازدارد.
تنها قانون درست آن است که به آزادی منتهی شود؛ قانون دیگری وجود ندارد.
ما آزادیم به هر کجا که مایلیم برویم و آنچه که هستیم باشیم.
ما می توانیم خود را از اسارت نادانی آزاد کنیم. می توانیم خود را به عنوان آفریده هایی با شعور و با فضیلت و دارای مهارت بازشناسیم. می توانیم رهایی یابیم! می توانیم پرواز را بیاموزیم.
آنچه که دیدگانت به تو می گویند باور نکن. همه ی آنچه که می توانی ببینی محدود است. با ادراک خود بنگر، آنچه را که آموخته ای بشناس.
چرا دشوارترین کار در جهان این است که به پرنده ای این باور را بدهی که آزاد است؟
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}